معنی ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر, معنی ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر, معنی jاij[اc، jتcاadbi، xkoت، laت jabi، fاdc, معنی اصطلاح ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر, معادل ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر, ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر چی میشه؟, ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر یعنی چی؟, ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر synonym, ناهنجار، نتراشیده، زمخت، کشت نشده، بایر definition,